وبلاگ شخصی علی پیروزمند

اینجا بازتابی‌ از دغدغه‌مندیها، مطالعات و تأملات من، در باب سیاست، جامعه و زندگی است.

آنچه از 10 سال وبلاگ نویسی یاد گرفته‌ام

من وبلاگ نویسی را از سال 1389 شروع کردم، البته شاید هم قبلتر، اما در حال حاضر که چک میکنم اولین پستم مربوط است به نیمه دوم سال 89. امشب مشغول گشت میان این همه سال نوشتن بودم که بد نیست خلاصه‌ای از آن را با شما در میان بگذارم.

دیدن آنچه که قبلا نوشته‌ام یک تجربه‌ی خسته کننده و ناخوشایند است. حال دفترچه‌ی یادداشت باشد، توییتر باشد، یا هرچیز دیگر. معمولا اینگونه است که شما تغییراتی را در خود مشاهده نمیکنید چرا که شکل گرفتن آنها کاملا تدریجی‌ست. اما یکهو رو به رو شدن با عقاید خود در 10/15 سال قبل کمی تکان دهنده است.

و اینها جمع بندی آنچه است که من آموخته ام:

  • من به اندازه کافی پخته نبودم و اغب یادداشت ها حاصل ایده های تصادفی بوده اند
  • من در سالیان پیش بشدت بی قید و بند تر و کله شق تر بودم
  • من میل زیادی به مبالغه داشتم
  • بیشتر یادداشت های من درباره مسائل بی ارزشی بوده اند که حتی دلیل شکل گرفتن آنها را نمیدانم.
  • من خیلی زیاد از رنگ های متنوع استفاده میکردم و نوشته ها را ایتالیک و بولد میکردم
  • من در توصیف خیلی خوب عمل نمیکردم
  • عملا بیساری از آنچه که نوشته بودم بی محتوا بودند
  • من از سرویس دهنده های عجیب و غریبی سرویس گرفته بودم
  • من بسیار زیاد اهل کلیشه بودم
  • برایان تریسی برای من خیلی خارق العاده بود
  • در گذشته سعی داشتم برای همه چیز یک نمودار خطی و ساده رسم کنم
  • کمتر در جریان فناوری بودم
  • من کمتر راجع به وبلاگ نویسی میخواندم و اصلا در این کار حرفه ای نبودم
  • گاه یادداشت های بی ادبانه داشتم
  • به کامنتها خیلی زیاد بها میدادم
  • بیخود همه چیز را به همه جا لینک میکردم
  • منظم نبودم
  • و به معنای واقعی مغرور بودم

دیدن تحولات و تصور اینکه ده سال آینده کجا خواهم بود، بینهایت جذاب بنظر می‌رسد.

فمینیسم حقیقی چیست؟

 پس از دوربین مخفی‌ای که در مشهد ضبط شد و آنچه که همسر یک  ورزشکار اسکی باز انجام داد، بیش از هر بار به این مساله فکر کردم که چقدر همه‌ی منابع آگاهی ساز در این باره بی‌تفاوت اند. چنین مساله‌ای زمانی توجه بیشتر مرا طلب کرد که متوجه شدم در رابطه با دنیای اکادمیک نیز اینگونه است! باور نکردنی اما جالب است که شما نیز بدانید، از میان تمامی مقالات تولید شده در سیستم اکادمیک و دانشگاهی کشور، در زمینه‌ی برابری، سهم مردان تنها 14درصد بوده و هست. یعنی مشکلات نیمی از مردم جامعه‌مان تنها برای 14درصد از دانشجویان موضوع بحث بوده. چنین چیزی برای من خبر از آن داشت که برابری جنسی برای هیچکس حائز اهمیت نیست جز زنانی که مورد ظلم واقع شده اند. در واقع یعنی درد مشترک نیست. در واقع یعنی اگر مرد هستی، پس نباید چنین چیزی اهمیت زیادی داشته باشد، چرا که آسیبی به تو نرسانده.

 (مدت زمان مطالعه 9دقیقه)

آزار جنسی

این پست به بهانه‌ی وایرال شدن ویدئوی ضبط شده از مزاحمتهای جنسی در خیابانهای مشهد که احتمالا آنرا دیده‌اید، نوشته شده، و شما قرار است راجع به اذیت‌های جنسی بخوانید.

(مطالعه 8 دقیقه)

مزنه یا مظنه؟

از اونجایی که به جا آوردن املا صحیح واژگان دغدغه‌ی بسیاری از افراد و یا شاید همه‌ی ماست، من تلاش کردم در طول رشته‌پست هایی با عنوان "پرسش‌های رایج املایی" به این موضوع پرداخته باشم تا در دسترس باشه و شما بتونید در چند لحظه به جواب خودتون در خصوص املا صحیح کلمات برسید :)

این بخش:

مزنه یا مظنه؟

باطری یا باتری؟

از اونجایی که به جا آوردن املا صحیح واژگان دغدغه‌ی بسیاری از افراد و یا شاید همه‌ی ماست، من تلاش کردم در طول رشته‌پست هایی با عنوان "پرسش‌های رایج املایی" به این موضوع پرداخته باشم تا در دسترس باشه و شما بتونید در چند لحظه به جواب خودتون در خصوص املا صحیح کلمات برسید :)

این بخش:

باتری یا باطری؟

تئاتر یا تآتر ؟

از اونجایی که به جا آوردن املا صحیح واژگان دغدغه‌ی بسیاری از افراد و یا شاید همه‌ی ماست، من تلاش کردم در طول رشته‌پست هایی با عنوان "پرسش‌های رایج املایی" به این موضوع پرداخته باشم تا در دسترس باشه و شما بتونید در چند لحظه به جواب خودتون در خصوص املا صحیح کلمات برسید :)

این بخش:

تئاتر یا تاتر؟