-
Sunday, 20 February 2022، 06:01 PM

این یادداشت کوتاه، صحبتیست در خصوص آنچه که احساس میکنم میشود آنرا "ترس واقعی" نامید.
این یادداشت کوتاه، صحبتیست در خصوص آنچه که احساس میکنم میشود آنرا "ترس واقعی" نامید.
یادداشتی به مناسبت تولد امسالم، از اشتباهاتی که تلاش میکنم از آنها یادبگیرم.
برای تولدم...
در طی چند مدت اخیر درگیر این مجموعه از تفکرات بودم که اصلا چرا باید ارتباطات جمعی داشت؟
(مدت زمان مطالعه 6دقیقه)
من وبلاگ نویسی را از سال 1389 شروع کردم، البته شاید هم قبلتر، اما در حال حاضر که چک میکنم اولین پستم مربوط است به نیمه دوم سال 89. امشب مشغول گشت میان این همه سال نوشتن بودم که بد نیست خلاصهای از آن را با شما در میان بگذارم.
دیدن آنچه که قبلا نوشتهام یک تجربهی خسته کننده و ناخوشایند است. حال دفترچهی یادداشت باشد، توییتر باشد، یا هرچیز دیگر. معمولا اینگونه است که شما تغییراتی را در خود مشاهده نمیکنید چرا که شکل گرفتن آنها کاملا تدریجیست. اما یکهو رو به رو شدن با عقاید خود در 10/15 سال قبل کمی تکان دهنده است.
و اینها جمع بندی آنچه است که من آموخته ام:
دیدن تحولات و تصور اینکه ده سال آینده کجا خواهم بود، بینهایت جذاب بنظر میرسد.
بیستو هشت آذرماه نود و نه - برای تولدم...
بدین مناسبت که بعد از یازده سال وبلاگ نویسی، روز گذشته چیزی حدود پانصد و پنجاه بازدید داشتم که در شرایط رکود این حرفه، مقدار بازدید قابل توجهیست.
در شرایط ملتهب فعلی که از تمام جوانب برای ایران احساس خطر میکنم، تنها احساس حاکم بر روح و روانم این است که چیزی باید در این مردم تغییر کند، آگاهی مردم باید افزاریش پیدا کند. مردم ما در حال پذیرفتن تاثیرات فراوان از رسانه هستند. رسانهای که تصور میکنند به آن تسلط دارند و به خوبی مدیریتش میکنند.