وبلاگ شخصی علی پیروزمند

اینجا بازتابی‌ از دغدغه‌مندیها، مطالعات و تأملات من، در باب سیاست، جامعه و زندگی است.

در باب مشکلات آبی خوزستان

این پست یادداشتی‌ست کوتاه و نه چندان کامل، در خصوص آنچه که راجع به خوزستان بدان می‌اندیشم. با توجه به مسلط نبودن من به تمامی ابعاد ماجرا و همچنین عدم وجود منبع بی‌طرف، که درباره‌ی این موضوع با شفایفیت اطلاع رسانی کند، تمامی اطلاعات کسب کرده خود از منابع مختلف را جمع بندی کرده و در یک نقطه نسبتا منطقی به هم رسانیدم.

 (مدت زمان مطالعه 6دقیقه)

فضای مجازی تهدیدی بزرگ برای حقیقت

آنچه که معمولا در گذر روزها بسیار شایع شده اما توجهی بدان نمیشود، گسترش و رشد خبرهای دروغ در سطح فضای مجازیست. از آنجاییکه هیچکدام از رسانه های موجود را هیچوقت بی‌طرف ندانسته‌ام معمولا سعی بر این بوده که بتوانم از صحت ماجرا مطلع شوم. و هر بار رو به رو شدن با حقیقت ماجرا بسیار برایم دشوار بوده، چرا که پذیرش آن برای هیچکس قابل قبول نیست، چون قطعا پیش از آن توسط یکی از رسانه ها به اندازه‌ی کافی روایت به مردم خورانده شده.  فلذا در تمام مدت احساسم بر این بود که حقیقت در حال ترور شدن، گم شدن و از بین رفتن است. این‌را براتان شرح خواهم داد.

 (مدت زمان مطالعه 7دقیقه)

اگر ترامپ بد بود چرا بسیاری باورش داشتند؟

این پست نگاهیست بر هرآنچه که گذشت. اکنون ما از ترامپیسم عبور کرده‌ایم اما به این می‌اندیشیدم که چنین مردی چگونه میتوانست انقدر وقیح باشد اما باز هم بخش قابل توجهی از مردم برایش بجنگند؟

(مطالعه4دقیقه)

چرا میگویم دموکراسی معیوب است؟

من همیشه منتقد دموکراسی بودم و هستم. مدت زیادی درحال فعالیت بر روی مقاله‌ای در این باب بودم که توضیح بدهم چرا در شیپور دموکراسی دمیدن معیوب است. و این پست که میخوانید بخشی از آن است. سعی کردم محتوا تا حد امکان چکیده و مفید باشد تا در مدت کوتاهی بتواند این بت دموکراسی را درهم بشکند.

(مطالعه 4دقیقه)

ما درحال راهپیمایی به سمت دره هستیم!

خواهید خواند چگونه عوامل بسیاری باعث از بین رفتن قشر افراد متوسط​​، افزایش افراد افراطی و در نتیجه مقدمه خشونت‌مان می‌شود.
(مطالعه 9 دقیقه)

دو آماری که باعث میشوند فکر کنم ترامپ دوباره پیروز خواهد شد

الان چند ماهی است که با خودم میگویم ترامپ پیروز است. پس از اینکه ترامب به بیماری مبتلا شد من واقعا دچار تردید شدم و این آنقدری بزرگ بود که بعید نمیدانستم اگر همه‌ی نگاه ها از او برگردانده شود. و حال چند روز مانده به شروع شمارش آرا انتخابات.

(مطالعه 2 دقیقه)

در باب محمدرضا شجریان

امروز خبر فوت آقای شجریان در سن 80 سالگی اعلام شد و نارارحت کننده بود، بهرحال مرگ هر انسانی ناراحت کننده‌است و این رو تسلیت میگم خدمت عزیزان و هواداران ایشون. اقای شجریان در طول سالها بت شده اند و از خط قرمز های برخی. و این در حدیست که چه بخواهید از خمینی انتقاد کنید در مقابل مذهبیون، و چه انتقاد از شجریان در مقابل معترضین..

دررابطه با جنگ آذربایجان بخوانید و از نژاد ترک‌ بیشتر بدانید

مردمان ما متعصب هستند، کافیست چیزی به آنها بگویید و منتظربمانید تا بتوان دید که چطور در تقدس بخشیدن به آن سینه چاک میشوند و شوری از آن در می‌آورند که بیا و ببین! حالا در هر موردی. مذهبیون در شرایط کرونا به سمت کربلا میروند، فوتبال دوستان بعد از یک برد به خیابان ها میریزند. شب هم دورهم هر دو گروه یکدیگر را نقد میکنند، فارغ از اینکه بخواهند خود را نیز ذره‌ای مقصر بدانند. برای پانترک ها نیز همینطور.

 

آیا با آمدن در خیابان می‌توان حکومت را تغییر داد؟

یکی از ایده‌های رایج در یبن عموم مردم این است که با تظاهرات و آمدن در خیابان رژیم را تحت فشار قرار داده و اصطلاحا آنرا چنج کنند. راهبرد رسانه های فارسی‌زبان فعال در بیرون ایران نیز اینگونه است که سعی دارند با خشمگین‌تر کردن مردم، و هدایت این خشم، ناراحتی و انزجار آنها را به سمت خیابان ها سوق دهند و با ایجاد نا امنی  از درون نظام را متلاشی کنند. در این پست فارغ از تمامی جبهه‌ها و خوب یا بد ها قصد داریم به برسی این فرضیه بپردازیم که آیا با آمدن در خیابان می‌توان حکومت را عوض کرد؟  

1500 کشته‌ی آبان از کجا آمد؟

ما در برهه‌ای زندگی میکنیم که رسانه نه تنها تاریخ، بلکه "حال" را دستخوش تغییر و به افکار گروه هدف که عام مردم هستند، می‌فروشد. قطعا شما عدد 1500 مربوط به آبان را در تمامی محافل و مجامع و بحث ها شنیده‌اید. این عدد آنقدر عمیق به افکار و روان ایرانیان تزریق شده و که بدیهیات به شمار میرود. اما تا کنون از خود پرسیده‌اید چنین آماری از کجا آمد؟ به صحت آن شک کرده‌اید؟