-
Monday, 30 November 2020، 07:37 PM

[تصویری از دکتر محمود حسابی در کنار انیشتین]
آیا ذهن بزرگ، افکار خلاقانه و پشتکار حاصل زندگی راحت است؟ یا نتیجهی رشد در تنگنا و سرشت انسان در میل به شکوفایی؟
(مطالعه 3دقیقه)
من دقیقا نمیدانم این ایده ها از کجا به من میرسد. اما تنها میدانم که زاویهی نگاهم به این مساله منطقی است. همین چند دقیقه قبل تماشای مستندی از فرد مکفیلی راجرز( مستر راجرز) را تمام کردم و یک چیز چیزی در زمینه زندگی و گذشتهاش او برایم جالب و قابل توجه بود. آن هم این است که: او در یک خانواده ثروتمند و موفق بزرگ شد.
درحالی که به ایشان فکر میکردم مثال های دیگری به ذهنم رسید! دکتر محمود حسابی، یا پروفسور مجید سمیعی، سپس برتراند راسل .. آنها هم همگی از خانواده های کمابیش مشهور و ثروتمند بودند. و چنین چیزی بدین معناست که میتوانستند زندگی خود را با تحصیلات عالی و همچنین کنجکاوی سپری کنند. و نتیجه؟ فکر میکنم آنچه که به ایران و جهان ارائه کردهاند خارقالعاده است.
در نظر داشته باشید که اینها مثال هستند و نه داده های معتبر و یا سرشماری، برای نقض هم میتوانم انیشین را مثال بزنم!
برای این امر دنبال نمونه های بیشتری گشتم و به چند مقاله در این باره برخوردم که باعث شد بیشتر به این فرضیهای که دارم پا فشاری کنم. یکی از مقالاتی خوانده شده به این پرداخته بود که فقط نمرات خوب یا هوشسرشار نیست که مخترعان را ساخته است، بلکه اغلب افرادی هستند از خانواده های ثروتمند برخوردارند. و همچنین یک تحقیق دیگر نیز نشان میداد که آسیب در اوایل زندگی منجر به مسائل عظیم در سنین بالاتر می شود، از جمله مواردی مانند طول عمر بسیار کوتاه تر و همچنین مسائلی مربوط به سلامت روان و غیره. و همچنین یک کتاب دیگر هم با نام از ما بهتران که پیش از این مطالعه کرده بودم، به چنین چیزی اشاره داشت که بخاطر گسترده بودن مباحث، قادر نیستم به آنها بپردازم.
اینها همه استدلال هایی بود که پیش از من گفته شده و من تنها در اینجا آنها را جمع آوری کردم برای بخشیدن رسمیت بیشتر به نوشتهای که دارم. و به نظر میرسد این حکایات و مطالعات همه و همه برای کشف یک حقیقت ساده [یا به هر حال یک حقیقت بالقوه] هستند و آن هم این است که:
*خلاقیت و نوآوری به اندازهی ماشین های فولآپشن، تحصیلات خصوصی و خانههای زیبا، لوکس است.
فهم این مساله برایم کمی سخت بود. و برای این هم ننوشتم که بخواهم کسی را نا امید کنم. چرا که خودم نیز هیچ نقطه شتراکی با موضوع بحث ندارم. به هر روی ارزش این را داشت که بدانیم فرصت زندگی خوب تا چه آندازه میتواند مفید و حائز اهمیت باشد. و ما تا آنجا که بتوان باید خلاقیت را از طریق یک زندگی پایدار و دوست داشتنی تقویت کرده و پرورش دهیم، ما به هر انسانی مدیون هستیم که تا زمانی که دنیا به آنها اجازه دهد این فرصت را داشته باشند. البته که در نتیجه هیچ تضمینی نمیتواند باشد. یک نمایشگاه هنر برای همهی آثار نیست، بلکه فقط برای موارد خوب !
و یا اگر تامین کردن حداقل هایی برایمان امکان پذیر نبود، همچنین میتوان در طول زندگی به اوقات فراغت راحت و متوسطی دست پیدا کرد و جنگجویانی را یه وسیلهی گذر از ناملایمات ایجاد کرد، که آبدیده شده اند و برای رسیدن به اهداف خود هر آنچه که در مسیر است را لِه میکنند. اگر از گروه اول نبودید به شما ظلم شده، اما بدین معنا نیست که شما نتوانید یکی از ادمهای گروه دوم باشید :)
به طور کلی فکر میکنم با تأمین عشق، ثبات، انجام فعالیت و تحریک فکری، خواهید توانست یک خصیصهی سخت کوشی را شکل دهید .
منابعی که در این پست به آنها اشاره شد به ترتیب:
مقالهی اول :
Data shows US inventors aren’t just good at science they come from rich families
مقاله دوم:
Potentially Traumatic Events at Different Points in the Life Span and Mental Health: Findings From SHARE-Israel
کتاب اول:
از ما بهتران (مالکوم گلدول، حامد رحمانیان) نشر نوین