-
Sunday, 4 October 2020، 10:48 PM

مردمان ما متعصب هستند، کافیست چیزی به آنها بگویید و منتظربمانید تا بتوان دید که چطور در تقدس بخشیدن به آن سینه چاک میشوند و شوری از آن در میآورند که بیا و ببین! حالا در هر موردی. مذهبیون در شرایط کرونا به سمت کربلا میروند، فوتبال دوستان بعد از یک برد به خیابان ها میریزند. شب هم دورهم هر دو گروه یکدیگر را نقد میکنند، فارغ از اینکه بخواهند خود را نیز ذرهای مقصر بدانند. برای پانترک ها نیز همینطور.
میتوانم از شما بپرسم کشوری که اکنون بعضی بزرگواران مدافع قطعهی جدا شده از آن هستند دقیقا چند سال قدمت دارد؟
جمهوری آذربایجان بطور کل در 1991 درارای رسمیت شده و به آن مشروعیت بخشیده شده. یعنی تمام قدمت یک کشور که حتی ادعا میکند بخشی از آن گوشهای از خاک ایران است، برمیگردد به 30سال پیش. به زبان ساده یعنی دهه شصتی های ما سنشان از این کشور بیشتر است. اکنون چگونه میتواند ادعای تصاحب قرهباغ را داشته باشد؟
در رابطه با ارمنستان نیز باید بدانیم که قدمت بیشتری دارد و از قرن 4 تا به اکنون در این موقعیت فعلی بوده و هست، فراز و نشیب هایی داشته اما به رسمیت شناخته شده و میشود. و از جنبه تاریخی و قدمت، برای اینکه ادعا داشته باشد نسبت به قرهباغ کمی قابل هضم تر است. اما! اما باید دانست که قرهباغ برای آنها نیز نبوده!
به همن آسانی میتوان دریافت که جنگی بیهودهاست که از برای جنگ طلبی دولتها شکل گرفته. جنگی مثل جنگ یمن که بعید میدانم حتی از آن باخبر باشید. این دعوا یک قدرت نمایی در عصر معاصر است و از جنبه تاریخی پشتوانه قوی برای تصاحب هیچیک وجود ندارد.
موضوعی که مرا ناراحت کرد و مجاب شدم تا در رابطه با آن توضیحی مختصر بنویسم، بحث های داخلی ایران بود که در پی آن خون ترک زبانان وطن به جوش آمده و برای حمایت به خیابان آمدند و شعار هایی در حمایت از آذربایجان به سر دادند.
یک نکته! (بزرگواران، مطالعهی تاریخ، باید بدون قصد و نیت و غریضه باشد. شما اگر بخواهید با نیتی شروع به مطالعهی تاریخ کنید و مایل باشید نتایج تحقیقات مطالبق میلتان باشد قطعا به این موضوع دست پیدا میکنید. اما باید در نظر داشت که نتیجه مورد علاقه شما حقیقت نیست. فلذا ما تنها میتوانیم راوی تاریخ باشیم. یعنی چه؟ یعنی بدون جبهه و بدون نیت تخریب و تجمید و قضاوت یا هر سوگیری دیگری به مطالعه تاریخ بنشینیم تا نتیجه حاصل شده بیشتر به حقیقت نزدیکتر باشد.)
واژهی آذربایجان ترکیب شده از آذر(آتش) و بایگان(نگهبان) است و در پارسی باستان نگهبان آتش معنا میشود. به راحتی از نام این کشور میتوان فهمید که حضور آن جعلیست و چقدر پیشینهای پارسی دارد. در تحقیقات منتشر شده فراوان که در صورت تمایل انواع منابع را میتوانم به شما معرفی کنم برای مطالعه بیشتر، باستان شناسان وزبان شناسان دریافته اند که زبان آذری ریشهای کهن دارد که به خود ایران و آریایی ها میرسد، نه ترکی! و تنها شباهتی بین این دو است که میتوان آنرا حاصل همجواری آریایی ها با ایغور ها در شرق چین در نظر گرفت.
تمام آثار باستانی آذربایجان را ببینید! همخوانی تمام با اثار باستانی ایران دارند و به آسانی میتوان این را دریافت که چقدر فرهنگ ایرانی در آنجا جای دارد، چه رسد به اینکه میل به دست درازی در وطن را داشته باشد.
و اما زبان ترکی
احتمالا شما ذهنیت هایی نسبت به تاریخ ایران دارید و با محاسباتی هرچند سرسری میتوانید به قدمت آن پی ببرید. محاسبه کنید که اکنون در سال 1399 هستیم! برای دادن چشمانداز بهتر به شما، میگویم که مثلا شاهنامه در حوالی سال 400 نوشته شده. یعنی هزار سال پیش زبان پارسی در ایران مسجل شده بوده و نهادینه بوده است. حال در نظر بگیرید که حوالی سال 600 مغول ها به ایران حمله کردهاند و زبان ترکی را با خود به ایران آوردند. با توجه به گستردگی و وسعت ایران زمین در بخش بخش ایران نفوذ کردند و جزئی از ما شدند. حال، بخش هایی از این زبان تاثیر پذیرفته و به ترکی صحبت میکنند، و بخش هایی دیگر نه! طبق آمار رسمی حدود 20 درصد از ایرانیان توانایی سخن گرفتن به زبان ترکی را دارا هستند و این آماری نیست که هیچ حکومتی بتواند منکر آن یا میل به سرکوب چنین حجم عظیمی از مردمانش داشته باشد.
ویژگی های نژاد ترک که ما در حال سخن گفتن از آن هستیم
- پوستی زرد دارد
- رویش مو در بدنش بسیار تا بسیار کم و حتی بدن های بیمو دارند
- رشد مو در صورت نیز بسیار سطحی و کم مشاهده میشود (به شکلی که در مردان حتی سیبیل های کاملی شکل نمیگیرد.)
- این نژاد نسبت به ایرانیان عمدا قدکوتاه تر هستند و سقف رشد در مران آنها حدود 170 سانتیمتر است.
اکنون که این اطلاعات را در رابطه با ویژگی های بارز نژاد ترک میدانید آیا ممکن است به من پاسخ دهید که چند درصد از مردم کشور ما ترک هستند؟
بسیار تا بسیار اندک و حتی ممکن است پاسخ به این سوال هیچ باشد!
چرا که مردم کشور ما آریایی ها و ایرانی هایی هستند که تنها و تنها زبان تکلم آنها ترکی است.
جالب است بدانید طبق نتایج گوناگون تحقیقات DNA کشور ترکیه، تنها حدود 13تا15 درصد مردم ترکیه ترک تبار هستند!!! و حال در نظر بگیرید آماری که در رابطه با ترکیه بدین شکل باشد در رابطه با ترک زبان های ایران و آذربایجان چه نتایجی دارد؟
یک مثال: قطعا شما میدانید که "اسپانیایی" زبان بسیار رایجی در میان مردم جهان است که گستردگی بسیار وسیعی دارد. از آفریقا گرفته تا اروپا و آمریکا. از شما سوال دارم، آیا شیلی که مردمش اغلب به اسپانیایی سخن میگویند، اسپانیاست؟ یا آیا مردم این کشور اسپانیایی هستند؟
اگر پاسخ شما به دو سوال فوق بله است، که نظری ندارم.
----
سعی کردم تا حد ممکن این پست را کوتاه بنویسم، چرا که زمان کافی برای نگارش آن نداشتم و از طرفی مایل بودم تا این اطلاعات را با شما در میان بگذارم. به همین جهت اگر کسی مایل بود نقد کند و یا به مطالعهی منابع تحقیقاتی بنده بپردازد، با کمال میل این اسناد را در اختیار او قرار خواهم داد. و اگر احساس میکتیذ حق با من نیست، اما نمیتوانید از این ایده خود بطور جدی دفاع کنید، پس شما صرفا از جایگاه تعصب و یا لج سخن میگویید که این دفاع را کذب میدانم.