وبلاگ شخصی علی پیروزمند

اینجا بازتابی‌ از دغدغه‌مندیها، مطالعات و تأملات من، در باب سیاست، جامعه و زندگی است.

اصلا چرا باید معاشرت کنیم؟

در طی چند مدت اخیر درگیر این مجموعه از تفکرات بودم که اصلا چرا باید ارتباطات جمعی داشت؟ 

 (مدت زمان مطالعه 6دقیقه)

کلاب هاوس را دوست نداشتم

چند مدتیست که از تب و تاب معرفی کلاب هاوس گذر کردیم و اکنون که تقریبا معرف حضور بخش قابل توجهی از افراد است، زمان مناسبی می‌تواند باشد برای پرداختن به این شبکه‌ی اجتماعی.

 (مدت زمان مطالعه 6دقیقه)

آرزو نقطه‌ی سرآغاز است

با شرایط فعلی که پیش از هر چیز امید از ما گرفته شده و مشغول گذران برهه‌ای نامطلوب هستیم، تنها راه بقا می‌تواند امیدواری باشد. من بارها راجع‌به نقش آرزو در هویت انسانی فکر کرده‌ام و فکر می کنم رابطه اساسی بین این دو را شناسایی کرده‌ام و این چیزیست که تقریباً به اندازه کافی ارزیابی نمی‌شود.

 (مدت زمان مطالعه 7دقیقه)

آنچه از 10 سال وبلاگ نویسی یاد گرفته‌ام

من وبلاگ نویسی را از سال 1389 شروع کردم، البته شاید هم قبلتر، اما در حال حاضر که چک میکنم اولین پستم مربوط است به نیمه دوم سال 89. امشب مشغول گشت میان این همه سال نوشتن بودم که بد نیست خلاصه‌ای از آن را با شما در میان بگذارم.

دیدن آنچه که قبلا نوشته‌ام یک تجربه‌ی خسته کننده و ناخوشایند است. حال دفترچه‌ی یادداشت باشد، توییتر باشد، یا هرچیز دیگر. معمولا اینگونه است که شما تغییراتی را در خود مشاهده نمیکنید چرا که شکل گرفتن آنها کاملا تدریجی‌ست. اما یکهو رو به رو شدن با عقاید خود در 10/15 سال قبل کمی تکان دهنده است.

و اینها جمع بندی آنچه است که من آموخته ام:

  • من به اندازه کافی پخته نبودم و اغب یادداشت ها حاصل ایده های تصادفی بوده اند
  • من در سالیان پیش بشدت بی قید و بند تر و کله شق تر بودم
  • من میل زیادی به مبالغه داشتم
  • بیشتر یادداشت های من درباره مسائل بی ارزشی بوده اند که حتی دلیل شکل گرفتن آنها را نمیدانم.
  • من خیلی زیاد از رنگ های متنوع استفاده میکردم و نوشته ها را ایتالیک و بولد میکردم
  • من در توصیف خیلی خوب عمل نمیکردم
  • عملا بیساری از آنچه که نوشته بودم بی محتوا بودند
  • من از سرویس دهنده های عجیب و غریبی سرویس گرفته بودم
  • من بسیار زیاد اهل کلیشه بودم
  • برایان تریسی برای من خیلی خارق العاده بود
  • در گذشته سعی داشتم برای همه چیز یک نمودار خطی و ساده رسم کنم
  • کمتر در جریان فناوری بودم
  • من کمتر راجع به وبلاگ نویسی میخواندم و اصلا در این کار حرفه ای نبودم
  • گاه یادداشت های بی ادبانه داشتم
  • به کامنتها خیلی زیاد بها میدادم
  • بیخود همه چیز را به همه جا لینک میکردم
  • منظم نبودم
  • و به معنای واقعی مغرور بودم

دیدن تحولات و تصور اینکه ده سال آینده کجا خواهم بود، بینهایت جذاب بنظر می‌رسد.

آزار جنسی

این پست به بهانه‌ی وایرال شدن ویدئوی ضبط شده از مزاحمتهای جنسی در خیابانهای مشهد که احتمالا آنرا دیده‌اید، نوشته شده، و شما قرار است راجع به اذیت‌های جنسی بخوانید.

(مطالعه 8 دقیقه)

اگر ترامپ بد بود چرا بسیاری باورش داشتند؟

این پست نگاهیست بر هرآنچه که گذشت. اکنون ما از ترامپیسم عبور کرده‌ایم اما به این می‌اندیشیدم که چنین مردی چگونه میتوانست انقدر وقیح باشد اما باز هم بخش قابل توجهی از مردم برایش بجنگند؟

(مطالعه4دقیقه)

چند نکته در باب بحث و اختلاف نظر

این روزها بخاطر ناخوشایند بودن شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی کشور ممکن است بیش از پیش و بارها و بارها به بحث و مجداله بپردازید. فلذا این باعث شد تا لیستی تهیه کنم از چهارچوب های اخلاقی‌ای که لازم است به هنگام بحث، آنها را رعایت کنید.

(مطالعه 3دقیقه)

افسردگی در پست مدرنیسم (موفقیت با کنار گذاشتن افکار مدرن)

سیر تحول روزنه‌ای با یک چشم‌انداز از خوشبختی به ما داده و این ما هستیم که می‌توانیم آن را دنبال کنیم، در این پست خواهید خواند که چگونه دوری زندگی‌هایمان از مولفه های مهم خوشبختی که در سرشت انسان نهفته شده، باعث میشود که ما افسرده باشم و بدون ذره‌ای بهره زندگی را پیش ببریم.

(مطالعه 7دقیقه)

برای تولدم

بیست‌و هشت آذرماه نود و نه - برای تولدم...

یک رکورد برای این وبلاگ

بدین مناسبت که بعد از یازده سال وبلاگ نویسی، روز گذشته چیزی حدود پانصد و پنجاه بازدید داشتم که در شرایط رکود این حرفه، مقدار بازدید قابل توجهیست.